صحبتهای رئیس جمهور درباره نقش معدل در کنکور، مسأله نابرابری در آموزش را دوباره یادآوری کرد. او درباره تأثیر معدل در کنکور گفت: «این را باید در شورایعالی انقلاب فرهنگی صحبت کنیم.
اینکه من که در یک روستا درس میخوانم و کسی که در شمال تهران در یک مدرسه خوب درس میخواند رقابت کند، عادلانه است؟ زمانی که من درس میخواندم اگر این قانون [تاثیر معدل در نتیجه کنکور] بود نمیتوانستم پزشک شوم.» آمار قبولیهای کنکور و سهم ۷درصدی مدارس دولتی نیز نشان داد که وضعیت بسیار پیچیده و نابرابری در آموزش کشور جریان دارد.
سحر بیات، کارشناس آموزش، معتقد است که رتبه جهانی ایران در عدالت آموزشی در پایینترین حد جدول قرار گرفته است؛ او در اینباره میگوید: «سال گذشته هم درصد بالایی از نفرات برتر کنکور و حتی قبولشدگان دانشگاه از مدارس غیرانتفاعی بودند. ما نسبت به آمارها و استانداردهای جهانی، آموزش و پرورش عادلانهای نداریم.»
بیات به شاخصهای جهانی اشاره میکند و میگوید ایران در این شاخصها پسرفت داشته است. «ما بین ۵۸ کشور دنیا، رتبه ۵۲ کیفیت تحصیل را داریم. این مسأله نشاندهنده وضعیت ناعادلانه و توزیع نابرابر کیفیت آموزش است. کشورهایی مانند سنگاپور که عدالت آموزشی در آن رعایت میشود، در رتبههای بالا این آزمون قرار دارند.»
معدلهای نابرابر در ایران
بیات معتقد است که در زمینه معدلها هم نابرابری جدی وجود دارد و رئیس جمهور باید به آن ورود کند؛ او میگوید: «درصد بالایی از معدل امتحانات نهایی دانشآموزان در مدارس را جز کنکور درنظر گرفتهاند. سؤال این است که یک بچه در یک مدرسه غیرانتفاعی خوب باهزینه بالا و معلم خصوصی که معدلش ۲۰ است، نباید در کنار یک دانشآموز در سیستان بلوچستان با یک معلم سرباز که معدل ۱۵ گرفته در یک آزمون شرکت کنند. حضور این دو نفر در کنکور باعث میشود دانشآموز غیرانتفاعی جای بهتری قبول شود و یک ناعدالتی جدی صورت میگیرد. رئیس جمهور و مسئولین باید نسبت به این موضوع موضعگیری جدی داشته باشند.»
کنکور طبقاتی سال ۱۴۰۳
این کارشناس آموزش معتقد است که کنکور امسال نشان داد که اقتصاد طبقاتی آموزش در ایران، منجر به نابرابری در مناطق مختلف شده است: «کنکور امسال نشان داد که هرکسی پول دارد، خدمات بهتری میگیرد و هرکسی هم پول ندارد، پنهانی ندارد.
هرکسی پول دارد کلاش آموزشی میرود، مدرسه خوب میرود، معلم خصوصی میگیرد و طبیعتا کنکور را هم بهتر پشت سر میگذارد. آیا وظیفه دولت تأمین یک آموزش کیفی برای تمام دانشآموزان نیست؟ بند 30 و 31 قانون اساسی به این مسأله اشاره دارد اما الان به یک فاجعه در آموزش رسیدهایم. ما با یک آموزش طبقاتی بسیار نابرابر مواجه شدهایم. کشوری که حتی دانشآموزاناش را هم درگیر فاصله طبقاتی کرده، در وضعیت بحرانی آموزش قرار دارد. ما دانشآموزان بسیار خوبی در روستاها داریم که نمیتوانند دانشگاه خوب بروند.»
آموزش باید رایگان باشد!
بیات معتقد است با وجود اینکه باید آموزش در ایران به کلی رایگان باشد، شاهد شکلی از خرید و فروش آموزش هستیم: «الان دیگر جامعه فرهنگیان و مردم ایران متوجه این فاجعه شدهاند. مطالبهگری در این حوزه باعث شده رشد مدارس خصوصی کم شود. اینکه یک جایی این روند متوقف شود یا به سمت نزول پیش برود، بستگی به سیاستهای کلان کشور دارد. آموزش در ایران نسبت به استانداردهای جهانی خیلی گران است و اصلاً بحث گرانی آموزش یک بحث انحرافی است. آموزش باید رایگان باشد. گرانی آموزش یعنی خرید و فروش!»
منتقدان کنکور
نیکنژاد، کارشناس آموزش، معتقد است که کنکور به طور کلی یک عمل منجر به نابرابری آموزشی است؛ او در اینباره به رویداد۲۴ میگوید: «کنکور به طور کلی یک اتفاق نابرابرساز است. آمارهای اخیر درباره مدارس دولتی و غیرانتفاعی هم خیلی تعجب برانگیز نبود چون سالهاست در حال تجربه آن هستیم. کنکور یک عامل تشدیدکننده بیعدالتی آموزشی است. عدهای برای حذف کنکو دورخیز کردهاند. در طرح اولیه حذف کنکور که بیست سال قبل مطرح شد،
قرار بود این اتفاق حذف شود و چند دانشگاه معتبر یک ورودی با نظارت خودشان برگزار کنند. در این طرح همه وارد دانشگاه میشدند اما هرکسی میخواست بهتر درس بخواند وارد آزمونهای دانشگاههای خاص میشد. آن زمان مافیای کنکور هم خیلی ضعیفتر بود اما بازهم از طریق مجلس نگذاشتند طرح اجرا شود. ساختار آموزش نوین در جهان میگوید نگرانی، که پیامد آزمون است باید از آموزش حذف شود. آموزش باید دلچسب باشد و انگیزه ایجاد کند تا دانشآموز با ذوق به مدرسه برود.»
مافیای عظیم کنکور
او معتقد است که مافیا مالی وسیع پشت سر کنکور، در حال تداوم وضعیت فعلی در حوزه آموزش است؛ او میگوید: «پشت این داستان یک مافیا و انگیزه مالی وسیع وجود دارد. این مافیا کتاب چاپ میکند، مدرسههای خاص غیردولتی را تغذیه میکند و پولهای بسیار کلانی را با روشهای مختلف به جیب میزند. بخشی از بودجه آموزش و پرورش که وظیفه دولت است را از این طریق از جیب مردم درمیآورند. فرصت درآمدزایی از یک مرحله کنکور هم فراتر رفته و از سال اول دبیرستان این روند را آغاز کردهاند. مدارس دولتی در این بین رها شدهاند، در حالیکه بار اصلی آموزش را آنها به دوش میکشند. فارغ از آسیبهای آموزشی که در کل خانوادهها شکل میگیرد، تنها ۲۰ درصد دانشآموزان درگیر کنکورند و ۸۰ درصد باقی فقط در کنکور ثبتنام میکنند. این ساختار، عدالت آموزشی را زیر سؤال برده است.»
طبقاتشدن بیسابقه آموزش در ایران
این کارشناس آموزش معتقد است که آموزش در ایران به شکل بیسابقهای طبقاتی شده و مدارس دولتی در حاشیه قرار گرفتهاند: «طبقاتیشدن آموزش در صد سال اخیر بیسابقه است. امروز فقط پولدارها میتوانند دانشگاه خوب بروند. ۳۰ رتبه برتر کنکور نشان میدهد که ۷۰ درصد آنها از سمپاداند. شما بچههای عادی را از رشد و پیشرفت کنار گذاشتهاید. ۱۲درصد هم غیردولتیاند؛ در تقسیمبندی واقعی هم سمپاد و هیئت امنایی و… همه غیرانتفاعیاند و تنها مدارس دولتی در مقابل آن هاست. اگر واقعاً رئیس جمهور دغدغه دارد باید یک کمیته در آموزش و پرورش تشکیل شود و اعضا آن باید شامل کارشناسان و معلمان باشد. مسئولینی که خودشان مدرسه غیردولتی دارند نباید تصمیمگیر آموزش و پرورش باشند.»
آمارهای کنکور و سهم مدارس غیردولتی
نیکنژاد معتقد است که آمارهای کنکور نشاندهنده برتری آموزش پولی بر آموزش دولتی است که باعث نابرابری در میان دانشآموزان شده است: «سال گذشته در ۴۰ رتبه اول کنکور، تنها یک نفر از مدارس دولتی بود. مدارس دولتی هم چند دستهاند؛ مدرس دولتی عادی، مدرسهای است که نمیتواند چندان درامدی داشته باشد، خانوادهها نیز نمیتوانند کمک کنند. ۱۵درصد مدارس هم غیردولتی هستند که جریان آموزش در کشور را پیش میبرند. ۳ درصد مدارس هم سمپاد هستند که در دستهبندیها، پولی حساب میشوند. در مجموع ۲۰ درصد مدارس ما پولی هستند. ۳ درصد دانشآموز مطرح، در مدارس پولی درس میخوانند.»
مافیا کنکور و آموزش در کنار ذی نفعان این مسأله در وزارت خانههای مربوطه، شرایط نابرابری برای دانشآموزان در سراسر کشور ایجاد کردهاند. با وجود قوانین حمایتی از آموزش رایگان، شاهد گسترش مدارس غیردولتی و سهم ۲۰درصدی آنها از آموزش هستیم. همین مسأله در آینده میتواند منجر به تبعات اجتماعی و تأثیر نابرابری بر روان جامعه نیز گردد.