پیرشدن نسل سوخته در تنهایی و گره های ناگشوده ازدواج

«بیست میلیون و سیصد و هفتاد یک هزار و یکصد و بیست و دو نفر» این، تعداد افرادی است که در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۹ متولد شدند و جمعیت موسوم به «دهه‌شصتی‌ها» را تشکیل می‌دهند. انفجار جمعیتی دهه ۶۰ باعث شد که هرزمان بحث دانشگاه، شغل، ازدواج و… مطرح می شود اولین گروهی که مورد توجه قرار می گیرد و به قولی حرف و حدیث درباره آن ها زیاد است، دهه شصتی ها باشند.
آن ها را نسل سوخته خطاب می کنند، چرا که که با فاصله ای کوتاه از انقلاب پا به عرصه گذاشتند. جنگ را تجربه کردند، با مشکلات متعدد اقتصادی دست و پنجه نرم کردند، پشت نیمکت های سه نفره و چهار نفره درس خوانده اند، کارتون های غم انگیز نگاه کردند، زیاد پشت کنکور ماندند تا شاید بتوانند وارد دانشگاه بشوند، مدت زیادی بیکار ماندند تا شاید شغلی بیابد و ازدواجش بیش از هر نسل دیگری با تاخیر مواجه شد. به همین ترتیب در تمام دوره های زندگی خود تجربه های متعدد و دشواری را پشت سر گذاشتند و همین دگرگونی های زیاد، زندگی آنها را برای همیشه تحت تاثیر خود قرار داده است.
یکی از دلایل تاخیر ازدواج نسل دهه ۶۰ این بود که تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه با دهه شصتی ها آغاز شد و این تغییرات به الگوی زندگی آن ها تبدیل شد. یکی از این تغییرات، الگوسازی در جهت تحصیل در دانشگاه، شاغل شدن و افزایش توانمندی ها بود. بدین ترتیب درصد دختران تحصیلکرده و توانمند افزایش یافت و در نتیجه یک دختر تحصیلکرده و توانمند به سختی حاضر است با کسی که تحصیلات پایین تری دارد، ازدواج کند. با توجه به اینکه ازدواج در جامعه ایرانی سن طلایی دارد گزینه های ازدواجی کمتر و قطعا گروه هدف کمتری برای ازدواج دارند و دایره انتخاب محدودتر می شود تا جایی که به سن تجرد قطعی می رسد. دخترانی که با آرزوی زندگی بهتر و آینده ای روشن تر، زندگی خود را وقف تلاش و تحصیل و علم آموزی کرده اند، حالا با اقبال کمتری برای ازدواج رو به رو می شوند و از زبان آن ها می شنویم که «قصد ازدواج ندارم» در حالی که بسیاری از این گروه شغل و موقعیت اجتماعی موجهی نیز دارند.
از منظر جامعه شناسی، تجرد ارمغان فردگرایی و رشد سرمایه‌داری در جهان است. رهایی از قید ازدواج، مسئولیت و برگزیدن ارتباطات جنسی آزاد و بی‌پروا در کنار پدید آمدن شیوه‌های جدید چون هم باشی، ازدواج سفید و… سبب شده است تا تجرد به عنوان مطلوب ذهنی جوانان دهه ۶۰ همچنان پایدار باقی بماند. البته نباید از عوامل اقتصادی، بحران‌ها و افت و خیزهای شدید مالی و رانت‌های یک شبه که در فروپاشی امنیت اقتصادی جامعه مؤثر بوده است نیز غافل شویم. مشکلات اقتصادی باعث شده است دیگر مانند دهه های گذشته که مادران هنگام خواستگاری بدون دغدغه زنگ در خانه‌ها را می‌زدند با افزایش هزینه‌های زندگی و بیکاری جوانان این موضوع کم رنگ‌ شود.
واقعیت را نباید انکار کرد که ازدواج برای پسران و درصد بالایی از دختران دهه شصتی تبدیل به رویایی شده است که روزانه از دسترس آن ها دورتر می شود و در سی و چند سالگی و شاید بالاتر امیدی به تشکیل زندگی ندارند. مقصر این وضعیت هم مشخص نیست. دخترها پسران را محکوم می کنند،پسرها دیر شدن ازدواج را توقعات بیجای دختران می دانند و دولت هم طبق معمول در این موضوع جایی بین متهمین دارد؛ از اوضاع اقتصادی و بیکاری پسرها تا مسئولیتش در فرهنگ سازی و تسهیل امر ازدواج. یک فرد و به دنبال آن یک جامعه زمانی به آرمان های خود نزدیک تر می شود که همه چیز در آن در حد تعادل باشد. وجود نسلی که هنوز گریبان گیر تامین نیاز های اولیه ی خود هستند، فرد و جامعه را از آرمان گرایی دور می کند و نتیجه آن بحران ازدواج در نسل سوخته است. در این رابطه دولت همچنان به شعار و مسائل روزمره توجه دارد در حالی که با آسان‌سازی ازدواج و فرهنگ‌سازی در حاشیه آن با حمایت‌های مالی درست می‌توان از تبعات و آسیب‌های احتمالی این موضوع کاست.
متاسفانه سیاست های غلط دولت به بحران یاد شده دامن زده است. از جمله این سیاست ها می توان به مصوبه اخیر مجلس در خصوص پرداخت وام ازدواج به دختران زیر ۲۳ سال و پسران زیر ۲۵ سال تا مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان اشاره نمود که در این مصوبه، نسل دهه ۶۰ با انبوهی از مشکلات اقتصادی به عنوان دلیل اصلی تجرد آن ها نادیده گرفته شده اند.
مصوبه ای که سطحی بودن آن نشان از این دارد که بدون هیچ گونه پشتوانه مطالعاتی مطرح و مصوب شده است در حالی که با توجه به کاهش ازدواج و تولد در کشور این موارد باید با تحقیقات کارشناسی شود و از صاحب نظران و کسانی که در این حوزه رصد و پایش می‌کنند، نظرخواهی شود.
اگر بالای ۴۵ سال را تجرد قطعی بدانیم با این طرح دهه شصتی‌ها که در حال رفتن به سن ۴۰ سالگی هستند، نادیده گرفته می‌شوند، یعنی ما عملا هیچ فکر خاصی برای افراد تجرد قطعی و مشکلات آنان نکرده‌ایم.
بدین ترتیب دولت و مجلس اگر می خواهند روی بحث خانواده و فرزند آوری متمرکز شوند باید ابتدا باید اهدافی مثل نجات مجردهای قطعی را مد نظر قرار دهند و با راهکارها و مشوق هایی مانند پرداخت تسهیلات ویژه جهت ازدواج، اشتغال، خرید مسکن و… همچنین مشوق های دائمی جهت فرزندآوری، نسل دهه ۶۰ را از تجرد قطعی نجات دهند.
سهیلا باوری

درباره ی soheila bavari

مطلب پیشنهادی

سفر از سفره خانوار ها رنگ باخته است/یک سفر استانی برای هر خانواده ۶۰ میلیون تومان هزینه دارد

رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی فارس با بیان اینکه یک سفر استانی بالغ بر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *