غیرممکن است که عبدالله ویسی امروز جواب تلفن شما را در همان تماس اول بدهد، ساعتی از بازی گذشته و سیل تماسهایی که بابت ماموریت معجزه آسا این سرمربی جاه طلب در آبادان و عرض دست خوش به او صورت میگیرد آنقدر زیاد است که حداقل باید چندبار پشت خطش بمانید تا گوشی را بردارد و باهمان صدای سرحال و خوش آهنگ جوابتان را بدهد.
امروز برای عبدالله ویسی یک روز جنون آمیز بود همانچیزی که خودش در نشست مطبوعاتی گفت: مهمترین روز مربیگریاش درتمام ادوار زندگی. حتی مهمتر از زمانی که استقلال خوزستان را در ورزشگاهی صدها کیلومتر آنطرفتر قهرمان فوتبال ایران کرد و با هواداران آبیپوش خوزستانی یزله رقصید. عبدالله امروز یارای رقصیدن نداشت از بس که تمام تنش بغض بود و گلویش و چشمهایش را اسیر می کرد. وقتی خبرنگار ورزش سه بین آن همه آدم همه را کنار زد تا به ویسی برسد و بین بغل تو بغلها به او تبریک بگوید، ویسی با اشاره٬ای به هواداران آبادانی از او خواست که این بقای استثنایی را به آنها تبریک بگوید.
محمد ربیعی سرمربی مس رفسنجان که خودش از بغضیهای امروز است و از آدمهایی است که روز آخر لیگ برایش برایش تبدیل به یک لحظه طلایی برای کسب نتیجه تاریخی با مس رفسنجان شد. در تحسین عبدالله میگوید کاری که ویسی کرد معجزه بود. مربیگری بود. هرکسی نمیتواند اینکار را انجام دهد مگر آنکه مربی قوارهدار و درجه یکی باشد.
حالا سالها از زمانی که عبدالله ویسی را با نام گواردیولا میشناسیم میگذرد لقبی که ابتدا رویش نشسته بود و به مرور تبدیل به عنوان طعنه آمیز شد، بهخصوص وقتی که به مانند تمام مربیان (البته به جز پپ) در مسیر ناکامی قرار میگرفت او دوران سختی را در دوران مربیگریاش با تیمهایی مثل پیکان، نفت مسجد سلیمان، سپاهان و فولاد تجربه کرده، اما شاهکارهای بزرگی هم داشته است به مانند قهرمانی با استقلال خوزستان، صعود با شاهین بوشهر به لیگ برتر، حفظ پیکان در لیگ برتر و البته مهمتر از همه، این بقای عجیب و غریب در لیگ برتر .
آن هم درشرایطی که 8 امتیاز اختلاف با مس کرمان حتی کوچکترین امیدواری نسبت به بقای نفت آبادان را ازبین میبرد. اما عبدالله گام به گام، روز به روز و مسابقه به مسابقه و دقیقه به دقیقه پیش رفت و در نهایت با گل تماشایی در دقایق پایانی بازی تیمش مقابل گل گهر موفق شد تیمش را قدرتمندانه در لیگ برتر نگه دارد. شوتی از مهدی ممی زاده جوان شوخ و خوش قلب آبادانی و ستاره انگشتنمای تیمی که ویسی عقیده دارد که هرگز بچههایی مثل آنها را در دوران فوتبالش نداشته است.
او امروز کنار خط همان چیزی بود که پپ گواردیولا شب گذشته در ورزشگاه اتحاد بود، صمیمی و سختگیر، عصبانی و خوشحال و د رنهایت با آغوشی باز که برای همه تیم جا داشت، ماساژورها، تدارکات، تیم پزشکی، سرپرست، بازیکنان و البته کاپیتان تیم که با دست بانداژ شده ناشی از شکستن شیشههای رختکن در بازی قبل به سیرجان آمده و او هم پا به پای ویسی گریه میکرد.
برای اینکه دقیقتر درباره دقایق پس از گل نفت آبادان و سپس سوت داور و جشن بقا، بعدا حضور بازیکنان در کنفرانس خبری و ریختن آب روی سر سرمربی و بعد از آن جشن در رختکن حرف بزنیم، احتیاج داشتیم که امشب با چندین دوربین تک تک لحظات این بازی را ثبت کنیم. آن وقت میشد یک قسمت از سریال دنبالهدار همه یا هیچ را به نفت آبادان اختصاص داد جایی که یک مربی هیچ را کنار زد و همه را تصاحب کرد.
مبارکت باشد عبدالله ویسی.
مبارکت باشد آبادان.
منبع:ورزش 3